پويان جگر گوشهپويان جگر گوشه، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 21 روز سن داره

پويان جون مامان بابا

روز مادر

الاهي فدات بشم ميدونستي امسال اولين ساليه كه به خاطر وجود پر مهرت من مادر شدم عزيز دلم ...
10 ارديبهشت 1392

روز ورودت

جيگر گوشم سلام ميدوني دكتر به من و بابايي گفت پويان گلي احتمالا 5خرداد مياد اگه ماماني اون روز بياي ميشه سالگرد آشنايي من و بابايي آخه من و بابا جواد 82/3/5 با هم آشنا شديم ...
3 ارديبهشت 1392

دوستاي پويان

سلام مامان قربونت بره عزيزم اين عكس سورناي دايي امير با آراد خاله مرضيه دوستاي آينده شما سورناي دايي امير آراد خاله مرضيه ...
26 فروردين 1392

سلام جگر گوشه

سلام ماماني خوبي فدات بشم ديروز با بابا جوني رفتيم پيش آقاي دكتر مهربونت گفت اول ارديبهشت بيا تا تاريخ دقيق اومدن گل پسريو بگم ...
19 فروردين 1392

گل پسري

ميدونستي پسرم هر وقت بدترين ناراحتياي دنيارو داشته باشم دستمو كه ميگزارم روي دلم همه بديهاي دنيارو فراموش ميكنم قربونت برم جگر گوشه ♥ ...
5 فروردين 1392

لالائي

لالا لالا گل شادي گل خوشبوي خردادي مگه تو عطر گيست رو به دست بادها دادي لالا لالا گل لادن لالا كن در كنار من كه دستي اومده كرده چراغ ماه را روشن ...
5 فروردين 1392

پويان ومامان و بابا

پسر گلم بازم سلام عكس ني ني گولوئي بابا و مامان وباعكس قشنگ سونوي خودتو اينجا گذاشتم تا به دنيا اومدي ببنيم شبيه كدومامون هستي قربونت برم الاهي با اين عكس نازت عمرم اين بابا جواد كوچولوئه اينم ماماني اينم گل پسر ...
5 فروردين 1392

رازو نيازم با خداي بزرگ

اي خداي خوب و مهربون كه هر چي بدي از من بندت ميبيني جز لطف و مهربونيت هيچي شامل حالم نميشه اي خدا هميشه بيادتم اما اگر روزي من دستت و رها كردم تو من ورها نكن. خدا جونم بعد از سلامتي خودم جواد وپويان كه هميشه ازت ميخوام اين بار ازت ميخوام من و با عزيزام امتحان نكنين ميترسم توامتحانت رد بشم هر امتحاني هست من خودم حاضرم نميتونم يك لحظه ناراحتي جوادو پويان و ببينم من كه بعد تو جز اين دو تا كسيو ندارم. مثل هميشه نگاهت بهمون باشه. الاهي آمين ...
14 اسفند 1391

هديه ولنتاين......

بازم مثل هميشه بابائي كادوش ديوونم كرد.البته منم يه هديه بهش دادم كه هيچ زماني تكرار نميشه بابا براي روز پنج شنبه دو تا بليط كنسرت رضا يزداني گرفته بود كه مامان اسمشو گذاشتم آقاي خاص بماند كه اون شب خيلييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييييي بهمون خوش گذشت منم به بابا گفتم خوب حالا نوبت هديه شماست كه يه كم وقت ميبره كه به دستت برسه اونم با تعجب پرسيد مگه چيه منم با خنده گفتم يه پسر شيرين زبون به نام پويان هديه شما ...
28 بهمن 1391